از جمله مزایای بوت در حالت UEFI نسبت به حالت BIOS این است که کار با آن در حالت بوت با UEFI به علت GUI یا رابط کاربری بسیار ساده آن در مقایسه با بایوس بسیار راحت است و معمولا مانند کار با یک سیستم عامل با استفاده از ماوس هم می توان آن را مدیریت کرد.
همچنین از دیگر مزایای بوت در حالت UEFI این است که سیستم های UEFI جدیدتر، از GUI تخصصی تری استفاده می کنند. با توجه به فن آوری هایی که در حال حاضر در دسترس هستند و در آینده استفاده از آنها بیشتر خواهد شد، بعلت اینکه انعطاف پذیری Bios نسبت به UEFI بسیار کمتر است و پاسخگوی فن آوری های جدید نیست پس در آینده بیشتر شاهد استفاده از سیستمهایی برپایه UEFI خواهیم بود. از جمله تفاوت های این دو این است که Bios هارد دیسک های با ظرفیت بیش از 2TB را شناسایی نمی کند، همچنین محدودیت پارتیشن بندی در آن باعث میشود که فقط امکان ایجاد 4 پارتیشن primary در آن وجود داشته باشد. اما UEFI با هاردیسکهایی با فایل سیستم GPT می تواند دیسک های تا 9.4 x 1021 bytes یا 9.4 zettabytes) ZB) را با 128 پارتیشن primary پشتیبانی کند.
UEFI یکپارچه سازی نزدیک تر با سیستم عامل را فراهم می کند. امنیت فایل های بوت را در زمان روشن شدن سیستم فراهم می کنند و از هر گونه دستکاری شدن آنها در زمان بوت جلوگیری می کند.
هر سیستم عامل حاوی یک کلید است که با Bootloader ادغام شده است و در زمان بوت سیستم UEFI این کلید را فراخوانی کرده و آن را با کلید ذخیره شده در پایگاه داده حافظه خود مقایسه می کند. اگر کلید در آن پایگاه داده وجود نداشته باشد، امکان بوت شدن سیستم عامل را نمیدهد. ممکن است برخی نسخه های لینوکس از UEFI پشتیبانی نکنند اما نکته جالب این است که UEFI به کاربران اجازه می دهد به صورت دستی یک کلید جدید به پایگاه داده افزوده و نصب سیستم عامل مورد نظر خود را انجام دهند.
همچنین تولید کنندگان مادربرد می توانند ماژول های نرم افزاری مختلف را در UEFI برای اجرا قرار دهند که به کاربر اجازه می دهد به راحتی قطعات سخت افزاری مختلف را آزمایش کند.
اگر تصمیم به تنظیم نوع بوت سیستم دارید این مطلب را هم مطالعه کنید.
نظر خود را در مورد این مقاله بنویسید